1) «اول فصل با التماس از من خواستند سرمربی استقلال شوم.» این تازهترین ادعای سرمربی استقلال تهران در مورد نحوه همکاریاش با این باشگاه در لیگ دهم بوده است؛ آنچه اگر حقیقت داشته باشد، در درجه اول باعث اندوه و تاسف به خاطر عظمت فراموش شده باشگاه استقلال است. چگونه میتوان باور کرد تیمی با میلیونها هوادار متعصب و با ریشههای ستبر در تاریخ فوتبال ایران، روی نیمکتش دچار چنان بحرانی شده باشد که مجبور شود برای یافتن مربی، به یکی مثل پرویز مظلومی التماس کند؟ اینکه باشگاه بزرگ استقلال، به صورت «التماسی» مربی جذب کند و در این مسیر انگشت روی پرویز مظلومی بگذارد که حتی در چارچوبهای فوتبال ایران نیز به عنوان یک مربی «ممتاز» شناخته نمیشد و هنوز هم نمیشود، البته بحث مهمی است که امیدواریم مغفول نماند و مدیران استقلال توضیح قانع کنندهای در موردش داشته باشند. با این وجود، نکته مهمتری که لابهلای سخنان تازه مظلومی به چشم میخورد، به حس غروب قریبالوقوع همکاری او با استقلال مربوط میشود. جملات جدید مظلومی و یادآوری گذشته به مدیران استقلال توسط او، میتواند بیش از هرچیز دیگری نشان از خراب شدن بنای حمایتی از مظلومی در باشگاه داشته باشد؛ آنچه البته با شواهد و قراین دیگری نیز تایید میشود.
2) روابط مظلومی و باشگاه استقلال در حال حاضر کاری نیست که بشود انتظار داشت. او برای لیگ یازدهم هم سرمربی استقلال باقی بماند. آقای پرویز به تازگی با انتقاد از هواداران تیمش گفته بود «من دیگر نمیدانم چه کار باید بکنم که تماشاگران به ورزشگاه بیایند.» او مدعی است صعود به مرحله نیمه نهایی جام حذفی و قرار گرفت در آستانه فتح عنوان نایب قهرمانی لیگ برتر، دستاوردهای قابل قبولی برای سال اول حضورش در استقلال بوده است. با این حال، مدیران باشگاه در این زمینه به اندازه او مطمئن نیستند. حذف از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا که کارنامهای ضعیفتر از عملکرد صمد مرفاوی در فصل گذشته به شمار میآید و البته آنچه ناتوانی در کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر خوانده میشود، باعث میشود بخشی از مردم و بدنه اجرایی باشگاه استقلال از عملکرد او ناراضی باشند. اینکه هنوز از پرویز مظلومی لیست خرید و فروش خواسته نشده و اینکه سرپرست موقت این باشگاه هنوز به طور قطعی از ابقای مظلومی حرف نزده، شاید ادلهای کافی برای جدی گرفتن این گمانهزنی باشند که باید کار مظلومی را در استقلال، تمام شده تلقی کرد.
3) علی فتحا...زاده در سخنان روز گذشتهاش به شدت از واعظ آشتیانی به خاطر رد کردن «مربی قهرمان» انتقاد کرده و مدعی شده شاید اگر امیر قلعهنویی در استقلال باقی میماند، میتوانست عناوین قهرمانیاش در سپاهان را در تهران تکرار کند. سرپرست باشگاه استقلال البته پیشتر هم ادعا کرده بود دلش میخواهد قلعهنویی سرمربی تیمش باشد. این همه، در کنار زمزمههایی در مورد جدایی احتمالی قلعهنویی از سپاهان مطرح شده است، میتواند جایگاه مظلومی در استقلال را متزلزلتر نیز نشان بدهد. این تازه در شرایطی است که یک مربی سرشناس خارجی مثل برانکو ایوانکوویچ هم پشت مرزهای ایران معطل مانده و تازه میتوان از علیرضا منصوریان هم در صورت ناکامی احتمالی در پلیاف تیم امید با عراق، به عنوان آلترناتیو جدی دیگری برای مظلومی نام برد قرار دادن این قطعات در کنار هم، شاید پازل خداحافظی مظلومی را پیش روی هواداران فوتبال، قرار بدهد.
4) این اتفاقات عجیب، در حالی در باشگاه استقلال رخ میدهد که فصل هنوز برای آنها به پایان نرسیده است. آبیپوشان توانستهاند تا مرحله نیمهنهایی جامحذفی بالا بروند و این شانس را خواهند داشت که با برتری بر ملوان، راهی فینال این تورنمنت شوند و فصل را با یک جام به پایان برسانند. گذشته از این، نحوه حضور استقلال در جامحذفی حتی برای مدعیان مقام چهارمی لیگ نیز میتواند حایز اهمیت باشد. به نظر میرسد اگر دست کم در این شرایط حساس و پیش از به پایان رسیدن مسابقات جامحذفی، استقلالیها بتوانند از کادرفنیشان حمایت کنند، اوضاع خیلی بهتر پیش برود و چه بسا یک جام دیگر به دهها جامی که فتحا...زاده ادعای فتحشان را دارد، افزوده شود.