بله! به واسطه زندگى در خارج و حضور در چند کشور مختلف مى توان افشین را دنیا دیده خواند و از او به طور مثال در مورد شرایط کار، زندگى و تحصیل در اروپا، خاوردور و آمریکا پرسید. همچنین ضمن فارغ التحصیل شدن از UCLA نیز قابل ستایش است و سینماى ایران هم نتیجه تحصیل در این دانشگاه را در فیلم هاى داریوش مهرجویى تجربه کرده است. دستیارى در مکتب مربیان هلندى هم به تجربیات تئوریکى قطبى افزوده به گونه اى که او مى تواند در بحث طراحى تمرین یا ارائه یک سرى اطلاعات آکادمیک نکات تازه اى را به فوتبال ایران بیاموزد اما کدام یک از تعاریف فوق را مى توان در زمره مفاهیمى که براى فوتبال مدرن قائلیم قرار داد؟ <br> آیا گرفتن مدرک مهندسى عمران از UCLA یعنى فوتبال مدرن؟ و یا از خارج به ایران آمدن چنین معنایى دارد؟! فوتبال مدرن نه به زعم ما که طبق روایت دانش این رشته فوتبالى است مرکب از توان فیزیکى بالا، تحرک بر اساس استانداردهاى هندسى، اجراى کارهاى ترکیبى، قابلیت انعطاف تاکتیکى به آمادگى ذهنى و روحى جهت مقابله با وضعیت هاى مختلفى که یا از سوى حریف تحمیل مى شوند و یا برخاسته و برگرفته از حوادث درون میدانى اند ( مثل یک پنالتى یا گل به خودى یا گل ناگهانى) فوتبال مدرن را باید از بچگى از مهد کودک ها، از مدارس فوتبال و از تیم هاى نوجوانان و جوانان به بازیکنان آموزش داد و با فوتبالیست هایى که هنوز نمى دانند رعایت ساعت خواب و مصرف غذاهاى مغزى و مقوى به نفع خودشان است نمى توان به واسطه یک و فقط یک عامل به عنوان سرمربى یک عمر زندگى سنتى را در عرض یکى، دو سال مدرن ساخت. سن تأثیرپذیرى به قول «ژان پیاژه» از بدو تشکیل سلول زیگوت و در رحم مادر است و تا ۲۱ سالگى ادامه مى یابد، بنابراین صرف نظر از بحث در این باره که آیا اصلاً قطبى صلاحیت عبارت «مربى مدرن» را دارد یا خیر، باید اعتراف کرد و اذعان داشت که حتى اگر او مدرن باشد هم نمى تواند به سبب خاستگاه فرهنگى ابزارش و نیز جبر جغرافیایى حاکم بر فوتبال ایران، تأثیرى حداکثرى بر پرسپولیس و امثالهم داشته باشد. البته مربیانى مثل هان و دنیزلى یا برانکو که بهره اى حداقلى از جهان مدرنیست ها برده اند مى آیند و تأثیراتى را هم با خود به همراه مى آورند اما اگر قرار باشد که زندگى در ینگه دنیا یا گرفتن مدرک مهندسى از UCLA و ایضاً حضور در جمع ده ها مربى مشاورى که در کادرفنى مربیان هلندى حضور داشته اند به مثابه «مربى مدرن» بودن باشد در آن صورت کره جنوبى که نزدیک به ۴۰ چشم بادامى را در کنار مربیانش قرار مى داده است الان باید بیشتر از کشورهایى نظیر آلمان، ایتالیا، اسپانیا و خود هلند صاحب مربى مدرن باشد، پس این قبیل واژه ها را دستمالى نکنیم زیرا قطبى تا بدین لحظه سواى شخصیت مقبول و محبوبش تیمى را که بتوان بین المللى و مدرن خواند به میدان مسابقه نفرستاده و تنها فرق او با مربیانى نظیر قلعه نویى در نوع لباس پوشیدن و حرف زدن و زندگى گذشته اش است؛ که هیچ کدام از این تفاوت ها به معناى مرز میان سنت و مدرنیته نیستند. <br>