سال 89 ، سالی پربار برای پرویز مظلومی بود. او پس از سال ها به آرزویش که همان نشستن روی نیمکت استقلال بود، رسید. همین موضوع بهانه ای شد تا مظلومی حرف های جالبی بزند.این مصاحبه را بخوانید.
همیشه در لیست انتظار بودم
برای آمدن به استقلال همیشه در لیست انتظار بودم. هر زمانی که می خواستند برای این تیم مربی انتخاب کنند، نام من به عنوان کاندیدا معرفی می شد اما از قوطی یک نام دیگر بیرون می آمد.این موضوع خیلی مرا آزار می داد. همیشه آرزویم رسیدن به نیمکت این تیم بود.من به عنوان مربی و بازیکن 25 سال در استقلال بودم اما هیچ وقت تجربه سرمربیگری نداشتم.
مرید پورحیدری هستم
رابطه حسنه من و پورحیدری از سال 56 شکل گرفت؛ من تازه به تیم آمده بودم و منصور می خواست از بازیگری خداحافظی کند. دو سال با او همبازی بودم. پورحیدری وقتی سرمربی استقلال شد مرا به عنوان مربی انتخاب کرد. از آن زمان به بعد روبط ما گرم تر شد. منصور را به دلیل آنکه استقلالی چند آتشه است دوست دارم. او کسی است که به خاطر استقلال از پولش گذشت. خود من شاهد بودم برای آنکه پول بازیکنان را بدهد آپارتمانش را فروخت. پورحیدری زندگی اش را برای این تیم گذاشته است . به خاطر همین چیزهاست که مرید او شده ام .همین الان اگر پورحیدری بگوید از استقلال جدا و در لیگ دسته دوم دستیار من شو، بدون فکر کردن قبول می کنم! اعتقاد دارم سمبل استقلال پورحیدری است؛ نه هیچ فرد دیگری!
سال 74 سه هزار دلار می گرفتم
سال 1374 ماهی 3 هزار دلار از یک باشگاه عمانی دریافت می کردم اما تا پورحیدری به من گفت بیا در استقلال به من کمک کن این کشور را ترک و به تهران آمدم. زمانی که پورحیدری به تیم ملی رفت، دیگر همکاری من و او به پایان رسید.
هیچ ارتباطی با قلعه نویی ندارم
حجازی و قلعه نویی از آن دسته افرادی هستند که با آنها دوست هستم اما هیچ زمانی این دو را به اندازه پورحیدری دوست نداشته ام. حجازی که در کنارمان است و با او مراوده دارم اما با قلعه نویی حتی تماس هم ندارم و تنها در بازی ها همدیگر را ملاقات می کنیم.
دستیار شاگردم نمی شوم
زمانی که شنیدم قلعه نویی گفته مظلومی در تیم ملی دستیار من بود، خیلی از دستش ناراحت شدم. به خودش هم گفتم که چرا گفته ای من دستیارت بودم اما او تکذیب کرد و گفت هرگز چنین حرفی نزده ام. امیر خودش به من گفت که همیشه در مصاحبه هایم گفته ام مظلومی استاد من بوده است. شما مطمئن باشید من هرگز دستیار شاگرد خودم نمی شوم. اگر به تیم ملی رفتم به خاطر این بود که امیر سال ها شاگردم بود.
500 تماس بی پاسخ دارم
از آنجا که شماره ام دست بسیاری از هواداران استقلال است، تلفن همراهم خیلی زنگ می خورد. شاید در روز بیش از 500 MISSED CALL داشته باشم.
برادرم فوتبالم را نابود کرد
غلامحسین مظلوومی الگوی من بوده اما وقتی سرمربی استقلال شد مرا در اوج بازیگری نابود کرد! برادرم فکر می کرد من در باند پورحیدری هستم. به همین دلیل هم نیمکت نشینم کردم. او باعث شد فوتبال را کنار بگذارم.
مربی سالمی هستم
می خواستم باند تشکیل دهم سالیان سال در استقلال بازی می کردم و بعدش خیلی راحت این تیم را در دست می گرفتم. اگر قرار باشد به وجدان خودم رجوع کنم، می گویم یکی از سالم ترین مربیان ایران هستم.
فرهاد از اختیاراتش استفاده نمی کند
فرهاد مجیدی کاپیتان بی عرضه ای است! تا به حال نشده یکبار بگوید این کار را بکن، این کار را نکن. من همیشه به کاپیتان هایم اختیارات تام می دهم. کاپیتانم می تواند به من بگوید فلان بازیکن را بیرون بکش و من گوش کنم اما فرهاد تا به امروز این کار را انجام نداده است.
دستم در کار خیر است
اعتقاد دارم یک سوم از این درآمدی که خدا به من می دهد را باید به دیگران کمک کنم. در حال حاضر یک سوم درآمدهایم را برای کسانی هزینه می کنم که نیاز به کمک دارند.
350 میلیون قرارداد بستم
وضع مالی ام خوب است اما شاگردانم که بعد از ما سر کار آمدند خیلی جلوتر از پرویز مظلومی هستند. 25 سال در استقلال بودم و پولی نگرفتم. اصلا نمی دانستم قرارداد چیست. اگر هر کس به این حرفم شک دارد به اسناد مالی استقلال رجوع کند. البته امسال نزدیک به 350 میلیون تومان قرارداد بستم.
شاید نتوانم در استقلال بمانم
خانواده ام مخالفت شدیدی با سرمربیگری ام در استقلال داشتند. همسرم همیشه می گوید استقلال « هووی من » است. شاید روزی مخالفت خانواده ام آنقدر زیاد شود که دیگر نتوانم در استقلال کار کنم.
انتخابم، قلعه نویی است
خیلی کشش داشته باشم می توانم 4 تا 5 سال دیگر در استقلال مربیگری کنم. آن زمان دیگر 60 ساله شده ام و کار کردن سخت خواهد بود. اگر قرار باشد کسی را به عنوان جانشینم انتخاب کنم، من امیر قلعه نویی را معرفی می کنم. البته افراد دیگری هم هستند که بتوانند در استقلال مربیگری کنند.
نامردی کردند
دوست ندارم درباره شکست شش بر صفر برابر استیل آذین در لیگ نهم صحبت کنم. آن باختم در مس فوتبالی نبود. عده ای در آن بازی در حقم نامردی کردند و الان هم هیچ نامی از آنها در فوتبال به گوش نمی رسد. مگر می شود یک سال و نیم در کرمان نبازم اما به یکباره 6 گل از استیل آذین دریافت کنم؟!
دخترم در استرالیاست
2 دختر دارم . یکی از دخترانم ازدواج کرده و دیگری مجرد است و در استرالیا به تحصیلاتش ادامه می دهد. درباره خانواده پدری ام هم باید بگویم 7 برادر و 2 خواهر هستیم. البته چند برادر و خواهرمان نیز در بدو تولد به رحمت ایزدی رفتند وگرنه الان یک لشکر بودیم.
سبیل ام را تراشیدم و زشت شدم
خانواده ام خیلی اصرار دارند سبیل هایم را بتراشم. یادم است سال 51 و در بازی های آسیایی، مهاجرانی زور کرد که سبیل هایت را بزن. من هم این کار را کردم اما دیدم دماغم خیلی درشت شده و به شدت زشت شده ام. از آن به بعد دیگر سبیل هایم را نزدم. الان هم سرم برود سبیل هایم را نمی تراشم.