سالهاست که بین اهالی فوتبال آن گروهی که ریگی به کفش دارند،در پی آن هستند تا از عادل فردوسیپور سوتی بگیرند تا بتوانند از آن به عنوان چماقی برای ساکت کردن مجری و گزارشگر صریحاللهجه تلویزیون استفاده کنند، چون به هرحال نیش زبان عادل در برنامه پربینندهاش از هر شمشیری برندهتر است و هرتیکهای به آقایان میاندازد درست مثل شمشیر لینچان تا اعماق وجود حضرات را میسوزاند. البته مجری برنامه نود هم طی 11 – 10 سال گذشته در مورد مسایل شخصی مرتبط با فوتبال چنان دست به عصا حرکت کرده که هیچ گزکی دست جماعت بهانهجو نداده و در عین حال آنقدر فارغ از جریانات بعضا کثیف فوتبال ایرانی، سالم کار کرده که آقایان حسرت به دل ماندهاند و آنقدر حسرتشان طولانی شده که به محض به دست آوردن یک مستمسک نیم بند همچون ارشمیدس از خزینه بیرون پریده و عریان در خیابان شروع به دویدن کردهاند که «اورهکا، اورهکا» (یافتم، یافتم)
تمام حملات همزمان و ترکیبی معاندان فردوسیپور از وقتی شروع شد که رییس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در مواجهه با یک حقوقدان ورزشی و شخص عادل فردوسیپور به گوشه رینگ برنامه نود برده شد و وقتی در برابر استدلالهای منطقی در مورد عملکرد خودش و کمیته انضباطی کم آورد ناگهان رو به عادل کرد و گفت: «مگر شما خودت از من نخواستی علی کریمی را برای بازی با سپاهان ببخشم؟» و اینجا بود که آقایان پیراهن عثمان را پیدا کردند و به توضیحات بعدی هم گوش ندادند که شریفی بعد از دریافت درخواست تخفیف محرومیت کریمی، ضمن صحبتی دوستانه با فردوسیپور در این مورد از او نظر میخواهد و فردوسیپور هم با توجه به در پیش بودن بازی با تیم پرستاره سپاهان، نظر شخصیاش مبنی بر جذابتر شدن بازی با حضور کریمی را اعلام میکند ولی برای حضرات بهانهجو مهم همان جمله اول شریفی بود تا علم به دوش بگیرند و در کنفرانسهای خبری پایان بازیهای خود در هفته بیست و ششم دقدلی خود را سر عادل فردوسیپور خالی کنند. امیر قلعهنویی که هنوز از بابت برنامه بررسی علل ناکامی تیم ملی در جام ملتهای 2007 آسیا کینه فردوسیپور را در دل دارد پس از اقدام کاملا خودجوش (!) هواداران سپاهان، در کنفرانس مطبوعاتی پایان بازی تیمش با نفت تهران از رسوایی و بیآبرویی فردوسیپور سخن گفت و فراز کمالوند هم پس از برتری مقابل مس، در جمع خبرنگاران عادل را به کارمند باشگاه استیلآذین تشبیه میکند. البته کمالوند که فکر میکرد اتوبان «تحریم» یک طرفهاست، از وقتی فهمیده برنامه نود فعلا با او صحبت نخواهد کرد درست مثل بچههای قبل از سن مدرسه میگوید: «به عادل بگویید که تیم شهرش را بردم.»
جالب اینجاست در جمع تمام اهالی فوتبال ایرانی فقط این دو نفر هستند که از یک جمله ناپخته قاضی جوش آورده فوتبال، بهانهای برای کوبیدن عادل فردوسیپور درست کردهاند و بقیه با شنیدن توضیحات بعدی هیچ واکنشی نسبت به این قضیه نشان ندادهاند. دو نفری که روی هم رفته دربسار از پروندههای به نتیجه نرسیده در مورد مسایل پشت پرده فوتبالی نامشان مطرح شده و صد البته محکوم نشدهاند. امیر قلعهنویی و فراز کمالوند باید بدانند که با این حرکات و بهانههای خندهدار هرگز نمیتوانند مجری و گزارشگر محبوب ورزش سیما را زیر سوال ببرند. شاید بتوان به عملکرد عادل فردوسیپور در ادامه برنامه نود و نوع گفتمان او در برخی موارد ایراداتی را هم وارد دانست ولی قطع به یقین محبوبیتی که در سایه سلامت، صداقت و صراحت عادل طی بیش از یک دهه نصیبش شده است، موردی است که برای این نفرات حکم تخم عنقا بر آشیانه بلند را دارد و با کاراکتر و شخصیت امثال قلعهنویی و کمالوند، هیچ بختی طی دهههای آینده هم نمیتوان برای آنها جهت رسیدن به این جایگاه متصور شد، حتی اگر دهها افتخار و قهرمانی در پرونده خود ثبت کنند چون هرکس ظرفیت مشخصی دارد و ظرفیت آنها هم هرگز به اندازه کسب محبوبیت عام و چند میلیونی نیست. حالا اگر فرض هم کنیم که بتوانند فردوسیپور را تخریب کنند بازهم چیزی به محبوبیت آنها اضافه نخواهد شد. همین که عقدهگشایی کردند، کفایت میکند.