علیرضا منصوریان جوانترین سرمربى تاریخ تیم هاى ملى فوتبال ایران در مصاحبه اى مفصل در خصوص تیم ملى، استقلال، حواشى فوتبال و ... صحبت کرد. حرفهاى منصوریان را در ذیل مى خوانید:
۲ ماه از خانه خارج نشدم
اصغر حاجیلو عامل اصلى حضور من در تیم ملى و در واقع سرپرست تیم ملى مرا به قطبى نزدیک کرد. پس از اینکه مقابل راه آهن شکست خوردیم و از تیم پاس جدا شدم، حدود ۲ ماه از خانه بیرون نیامدم. در حالى که هنگامى که به عنوان بازیکن در فوتبال فعالیت مى کردم، کارنامه خوبى داشتم و با به دست آوردن جام قهرمانى از استقلال خداحافظى کردم.
قطبى نسبت به دستیار ایرانى بدبین بود
حضور دوباره من در فوتبال به زمانى برمى گردد که افشین قطبى به دنبال کمک مربى مى گشت. در جلساتى که حاجیلو با قطبى برگزار کرد، براى این پست کاندیدا شدم. با توجه به بدبینى قطبى در خصوص کمک ایرانى، ۱۵ جلسه به صورت تلفنى با وى صحبت کردم. قطبى در ابتدا عنوان کرد که اعتقادى به کمک ایرانى ندارد، اما من تلفنى از مشکلات فوتبال گفتم و همه نوع اطلاعات را در اختیار وى قرار دادم تا در بازى با تایلند با وى شروع به کار کردم، البته شروع رسمى کارم به بعد از این مسابقه موکول شد.
بعد از بازى با تایلند به تیم ملى اضافه شدم که از آن زمان تاکنون حدود یک سال مى گذرد. این مدت زمان خوبى بود تا به تجربیات من اضافه شود و هم زمینه خوبى نسبت به تیم پاس پیدا کنم. برخلاف بسیارى از بازیکنان که در پاس حضور داشتند، از آن دوران با تلخى یاد نمى کنم.
پاس تلنگر محکمى بود
پاس به نوعى تلنگر محمکى براى من بود و زمانى که از این تیم جدا شدم، نگاهم نسبت به بسیارى از مسائل تغییر کرد. شاید اگر در این تیم ۱۰ پیروزى پى درپى کسب مى کردم، آگاهى امروز را نداشتم و با این دید نمى توانستم مربیگرى کنم. فکر مى کنم هر چیزى زمان خودش را مى طلبد. مربیگرى مانند بچه دار شدن است؛ تا زمانى که بچه دار نشوى نمى توانى آن را لمس کنى و من امروز به این نکته پى بردم.
رنگ برایم مهم نبود
اگر مى خواستم خودخواهى کنم و دنبال اسم و مقام باشم و جایگاهم در استقلال محفوظ بماند (البته جایگاهم محفوظ است و لازم نیست براى حفظ آن مانورى انجام دهم، یک جایگاهى مانند ناصر حجازى و هواداران، بین من و هواداران استقلال وجود دارد)، دست من در تیم ملى باز بود و مى توانستم تعداد زیادى از بازیکنان استقلال را به تیم ملى دعوت کنم، اما چون قسم خوردم حافظ منافع پرچم ایران باشم چنین کارى را انجام ندادم. از خط خوردن هادى نوروزى در جام ملت ها ناراحت بودم، اما نمى توانستم آن را به کسى بگویم زیرا دستم بسته بود. من نفر آخر نبودم و عضوى از مجموعه فوتبال بودم. متأسفانه فوتبال ما به سلسله مراتب توجهى نمى کند. من فقط مى توانستم ایده هایم را مطرح کنم و جمع بندى نهایى بر عهده قطبى بود. هنگام بازى با روسیه که مربیگرى تیم ملى به من واگذار شد، با مشورت کریم باقرى، نوروزى را به تیم ملى دعوت کردم. حق او بود که در جام ملت ها نیز در لیست ۲۳ نفره تیم ملى باشد و دیدیم که در بازى با روسیه به اندازه یک جام ملت ها بازى کرد.
صحبت درباره مجیدى
به قداست مربیگرى ام
ضربه مى زند
دوست ندارم در مورد مجیدى صحبت کنم. مقوله او بازى کردن است و مقوله من مربیگرى. او بازیکن است و من مربى؛ اگر در مورد فرهاد مجیدى صحبت کنم به قداست مربیگرى ضربه زده ام. ترجیح مى دهم زمانم را براى فوتبال کشورم صرف کنم نه فرهاد مجیدى. براى او آرزوى موفقیت دارم و دوست ندارم حالا که بازى خوبى در استقلال انجام مى دهد، با حاشیه روبه رو شود.
روبه روى فرهاد نیستم
من روبه روى فرهاد نیستم. وى جوانى کرد، زمانى که همه گله هایش را در رسانه ها مطرح کرد، مى توانست با یک تلفن به من گله کند. فرهاد مانند برادر کوچک من است. گله فرهاد در مورد برادرش (فرزاد) بود. این در حالى بود که در زمان مربیگرى ام در پاس تلاش کردم فرزاد را به این تیم بیاورم.
فرهاد بهانه اى بود
براى سناریو
یک بار در هتل آکادمى گفتم که براى من حاشیه درست مى کنند. فرهاد مجیدى هم اگر در آن مقطع نبود، میلاد میداودى یا حنیف و یا شریفات یا مبعلى را برایم علم مى کردند. هر کسى در استقلال محبوب باشد شرایطش دشوار مى شود. موضوع فرهاد یک سناریو بود و اگر فرهاد هم نبود یک نفر دیگر را مطرح مى کردند.
اسم فرد مهم نبود، مهم این بود که مى خواستند علیه من این برنامه را اجرا کنند. من قسم خوردم به خاطر هوادار و پیشکسوت و تیم استقلال، کارى علیه استقلال انجام ندهم. اگر احساس کنم جایگاهم به استقلال ضربه مى زند به این تیم کارى ندارم، همان طور که امروز براى دیدن بازى هایش به ورزشگاه نمى روم. خانواده ام استقلالى است. جلوى پدرم قسم خوردم کارى علیه استقلال انجام ندهم.
آقاى مظلومى؛ کجاى دنیا روحیه بازیکن با حضور در تیم ملى تضعیف مى شود؟
احترام خاصى براى مظلومى قائلم، اما گله من از او این است حالا که شریفات براى اولین بار به تیم ملى دعوت شده، باید به او افتخار مى کرد نه اینکه فضایى را ایجاد کند که باعث ایجاد آسیب به پیکره تیم ملى شود.
من در هیچ کجاى دنیا نشنیده و ندیده ام که بازیکن در تیم ملى روحیه اش خراب مى شود. شریفات، میداودى، مجیدى و مبعلى همه به کنار، یک بازیکن از فولاد گستر تبریز دعوت کنیم باید باعث افتخارش باشد که وارد اردوى تیم ملى مى شود.
پیراهن تیم ملى بى ارزش شده که این طور حرف مى زنند
حتما پیراهن تیم ملى بى ارزش شده که هر کسى مى تواند به خود جرأت داده و بگوید بازیکن با حضور در تیم ملى روحیه اش ضعیف شده است. بازیکنان در باشگاه ها باید به گونه اى تربیت شوند که تیم ملى براى آنها یک الگو باشد. دوست ندارم علیه کسى صحبت کنم. علنى کردن موضوع درست نیست. مسئولان استقلال اگر با تیم ملى مشکل داشتند نباید گله شان را مطبوعاتى مى کردند و مى توانستند با حاجیلو صحبت کنند. به شریفات گفتم به خاطر بازى خوب در استقلال تو را به تیم ملى دعوت کردم که مزد زیبا بازى کردن را بگیرى. نمى دانستم سرباز هستى. ۲۵ نفر از ۷۵ میلیون نفر به تیم ملى مى روند. حالا باید دید خدا این لیاقت را به چه کسانى مى دهد.
وقتى کسى در استقلال و پرسپولیس بال و پر بگیرد و در سکوها جایگاه پیدا کند، زندگى برایش سخت مى شود. بعد از اتفاقاتى که در باشگاه استقلال افتاد، من حتى براى تماشاى بازى استقلال نرفتم که مبادا حضورم براى مربى این تیم تنش ایجاد کند.
مورینیو هم قبلا مترجم
بوده است
در مورد اینکه عده اى معتقد هستند قطبى زمانى آنالیزور بوده و بعد سرمربى تیم ملى شده و براى مربیگرى تجربه ندارد، درست نیست. مورینیو هم قبلاظ مترجم بوده و با تلاش به مربیگرى رسیده است. افشین قطبى هم باید رشد مى کرد و خدا این تصمیم را مى گیرد که کجا شرایط را فراهم کند که شرایط رشد قطبى در ایران و پرسپولیس بود. کره براى او در سال ۲۰۰۷ استارت خورد. در ایران هیچ جا بهتر از تیم ملى و استقلال و پرسپولیس نیست و قطبى پس از ۶ سال با پرسپولیس قهرمان شد، آن هم در شرایطى که ۶ امتیاز از این تیم کسر شده بود.
نکونام باید خویشتندارى مى کرد
بازیکن نباید به خود اجازه دهد قداست کادر فنى را بشکند. نکونام از نوع بازى در جام ملت ها ناراحت بود، اما معتقدم وى مهمترین پارچه فوتبال ایران یعنى بازوبند کاپیتانى در دستانش است. درست است که کمى عصبى بود اما باید قدرى خویشتندارى مى کرد. وقتى کاپیتان چیزى مى گوید بازیکنان دیگر فضا را براى خود باز مى بینند.
هیچ حرف بدى از قطبى نشنیدم
بین دو نیمه بازى با کره چیزى نشنیدم. من با قطبى جلسات خصوصى داشتم که حتى در آن جلسات هم یک کلمه حرف بد نمى زد. قطبى از نحوه عملکرد بازیکنان ناراضى نبود، اما از مصاحبه هاى پس از بازى گله داشت. وى معتقد بود فوتبال یک کار حرفه اى است. او مى گفت: دایره زندگى خیلى کوچک است و دایره فوتبال کوچکتر.
ژاپن از هفتمى آسیا به نهمى جهان رسید
۲۱ سال پیش ژاپن مقابل ایران شکست خورد، اما از آن زمان تا کنون توانسته خود را از رتبه هفتم آسیا به ۱۰ تیم برتر جهان ارتقا دهد. از ۵ سال پیش که کنفرانس بزرگ بین مربیان ژاپن برگزار شد، مربیان برآورد کردند که ۱۰ سال دیگر یعنى تا سال ۲۰۱۵ بین ۱۰ تیم برتر جهان قرار گیرند و دیدیم که پس از جام جهانى در رده بندى فیفا در جایگاه نهمى قرار گرفتند.
وقتى ژاپن از ایران شکست خورد به دنبال هزینه براى سرمربى و بازیکن و یا تغییر لیگ نبود، بلکه در کلیت همه چیز را تغییر داد. به عنوان مثال وقتى مى خواهند در سال ۲۰۱۰ جزء بهترین هاى دنیا باشند، کودکان ۵ ساله را با کارتون هاى فوتبالى آموزش مى دهند، لیگ را قوى مى کنند، بازیکن خارجى مى آورند، روى پایه ها کار کرده و برنامه ریزى دقیق مى کنند و سپس با امکانات سخت افزارى یعنى زمین براى فوتبالیست فضاى راحت و امنیت ایجاد مى کنند. پس از آن فرهنگ فوتبال را در کشور به گونه اى رشد مى دهند که مردم به همان نسبت متوقع شوند. در ایران بر عکس است.
خوشحالم که جوان ترین مربى تاریخ فوتبال ایران شدم
هنگامى که مربیگرى تیم ملى در بازى با روسیه بر عهده من واگذار شد، احساس سرمربیگرى به من دست نداد. من به عنوان برادر بزرگتر در کنار بازیکنان در نیمکت ایران در بازى مقابل روسیه نشستم. به همه ملى پوشان گفتم یک بازى به من محول شده که امیدوارم از آن سربلند بیرون بیاییم. در این بازى دوست دارم طورى بازى کنید که حقانیت شما ثابت شود و بار سنگین شکست مقابل کره بر دوش ما بیفتد. شما باید راه فوتبال را ادامه دهید، وقتى سر شما در فرودگاه پایین است این براى ما یک درد است، براى خودتان فوتبال بازى کنید، فکر کنید راهى بارى ما باز شده که اگر مقابل روسیه شکست نخورید فوتبال دگرگون خواهد شد. سى و پنجمین مربى بودم که در نیمکت نشستم البته خوشحالم که از نظر جوان ترین مربى یک رکورد براى من باقى ماند.
فدراسیون مى خواهد بمانم
رغبت فدراسیون به ادامه همکارى با من به قبل از جام ملت ها مربوط مى شود. مذاکراتى بین من و مسئولان فدراسیون صورت گرفت. همان طورى که با قطبى شرح وظایف را فهمیدم لازم است با مربى جدید ایران نیز در مورد وظایفم در تیم ملى گفت وگویى انجام دهم. اگر حضور من در تیم ملى فقط به صورت فیزیکى باشد، چهره خوشایندى ندارد و حتى ممکن است برایم دردسر ایجاد کند. کفاشیان از عملکرد من در بازى با روسیه اظهار خوشحالى کرد.حضور فیزیکى در تیم ملى افتخار است، حتى اگر در تدارکات هم باشم براى من افتخار است.
با مبعلى مشکلى نداشتم
از مربیانم به ویژه ناصر حجازى و منصور پورحیدرى تشکر مى کنم که افتخار شاگردى آنها را داشتم اما از مظلومى گله دارم چون خودش مربى است. دوست ندارم شرایطى فراهم شود که بازیکن حس میهن پرستى و پرچم پرستى اش از بین رود. اگر بحث ایمان مبعلى است، او قدیمى تیم ملى است. وقتى او را در بازى با روسیه صدا کردم ۲۰ ثانیه بعد کنار زمین بود. هیچ مشکلى هم بین ما در آخر بازى پیش نیامد.