برادر کفاشیان در مصاحبه اى که به رنجنامه شباهت دارد اعلام فرموده اند که سال بعد براى انتخابات نامزد نمى شود و دیگر نمى آیند و قصد دارند بروند و وعده سال آینده را لطف فرموده اند.در همین رابطه باید عرض کرد که واقعاً جالب است که استاد کفاشیان جاى استعفا دادن بابت نتایج کلیه تیم هاى ملى - نه فقط تیم بزرگسالان- وعده مى دهند که سال آینده در انتخابات شرکت نکنند. لابد ما هم باید با خواندن این مصاحبه به این نتیجه برسیم.
که اى دل غافل! آدم که افتاده را لگد نمى زند! آقاى کفاشیان که خودش چند ماه بعد مى رود، سکوت کنیم و اجازه دهیم که این چند ماه آخر هم به ایشان در فدراسیون خوش بگذرد! شرمنده! این اتفاق نه منطقى است، نه عقلانى و نه ورزشى. محمد دادکان هم اعلام کرده بود که به محض پایان یافتن جام جهانى ۲۰۰۶ استعفا مى دهد اما على آبادى گوش نکرد. حالا چرا ما باید نقدها را غلاف کنیم؟ فقط به اینکه على کفاشیان رنجنامه منتشر کرده؟!
•••
بحث اصلاً بر سر افشین قطبى نیست. خوب یا بد رفت و دیگر در دسترس ما نیست. کفاشیان اما هست مى گذارد با توجه به سلیقه ایشان در انتخاب مربیان تیم هاى ملى، چرا باید دوباره ریسک کنیم و اجازه انتخاب مربیان بعدى تیم ملى را هم به او بسپاریم؟
چرا باید سرنوشت تیم هاى ملى خود را در دستان لرزان او قرار دهیم؟ دلیلش چیست؟!
•••
على کفاشیان وعده سال بعد را مى دهد. سوال اما اینجاست. با انتخاب هاى او چه کنیم؟ رئیس بعدى فدراسیون چرا باید با انتخاب هاى کفاشیان بسازد؟
از همه مهمتر، چه تضمینى هست که چند ماه بعد که آبها از آسیاب افتاد، رئیس خنده روى ما نگوید که این مصاحبه اش فقط شوخى بوده و آخر هم همچنان قصد خدمت به فوتبال را دارد؟ از کجا معلوم؟! در اینکه او دور بعدى هم مى تواند راى بیاورد شکى نیست چون سازمان تربیت بدنى از او حمایت خواهد کرد. بالاخره على سعیدلو هنوز یادش نرفته کفاشیان با چه فداکارى عظیمى، صندلى گرانبهاى کمیته اجرایى را فداى حضور نافرجام ایشان در انتخابات کرد!
•••
با على کفاشیان چه کنیم؟ اجازه بدهیم دوباره براى تیم ملى مربى بیاورد؟ دوباره کارى که او در آن به شدت ضعیف بوده را بسپاریم به خودش تا بعد از یک جام جهانى و یک بازى هاى آسیایى و یک جام ملت ها، دوباره سرنوشت یک جام جهانى و یک المپیک دیگر را به دستان او بسپاریم؟آیا این منطقى است؟
•••
على جان خسته نباشى. اگر مى خواهى بروى، لطف کن همین حالا برو. پیدا کردن یک سرپرست موقت کار بلد مثل محمد دادکان اصلاً کار سختى نیست. برو تا یکى مثل دادکان برگردد و کار را دست بگیرد تا فوتبال از این بلاتکلیفى نجات پیدا کند.