از صبح سهشنبه اردوی استقلال حالت خاص و ویژهای به خود گرفته بود. علتش هم کاملا مشخص بود! ایران با عراق بازی دارد. حنیف عمرانزاده و پژمان منتظری که تا آخرین لحظات همراه تیم ملی بودند از همه بیشتر پیگیر این بودند که بازی ساعت چند به وقت محلی پخش میشود. فرهاد مجیدی هم دنبال راهی بود تا کاری کند تمرین بعدازظهر یا لغو بشود، یا زمانی برگزار بشود که همه بتوانند بازی ایران مقابل عراق را ببینند. فرهاد به محض آنکه پرویز مظلومی را دید سراغش رفت و به او گفت بچهها میخواهند بازی تیم ملی ایران را مقابل عراق نگاه کنند باید چه کار کنیم؟ مظلومی هم گفت رویش فکر میکنم... بعد قرار شد تمرین عصر کمی زودتر برگزار بشود تا بازیکنان بتوانند با خیال راحت بازی را نظاره کنند. وقتی فرهاد مجیدی این خبر را به گوش بازیکنان رساند همه خوشحال شدند، برای همین قرار شد همه بازیکنان به گروههای 5 نفره تقسیم بشوند و در اتاقهای مشترک بازی را از نزدیک تماشا کنند. کادر فنی هم یک جا جمع شده بود تا بازی را از طریق اجرای تلویزیونی نظاره کند. وقتی خبر رسید ایمان مبعلی از ابتدا در ترکیب اصلی است استقلالیها خیلی خوشحال شدند اما ماجرای ایمان و بازی مقابل عراق تازه شروع شده بود. در همان نیمه اول ایمان 2 موقعیت طلایی ساخت که هر یک با بدشانسی از کف رفت. اما این پایان کار ایمان نبود. استقلالیها که با دقت به بازی هم تیمیشان نگاه میکردند دقیقه 84 بازی ناگهان از گل ایمان به آسمان پریدند. کسی که بیشتر از همه ارتفاع گرفت پژمان منتظری بود؛ مدافع استقلال که پس از خط خوردن از تیم ملی اشک در چشمهایش حلقه زد. پژمان اما از گلی که ایمان زد خیلی خوشحال بود و آن لحظه به این فکر نمیکرد که چه عواملی باعث شد از تیم ملی ناباورانه کنار گذاشته بشود. پژمان آنچنان فریادی زد که صدایش در راهروهای هتل تیم