1- استقلال بازى جام حذفى خیلى سرتر از استقلال بازى لیگ با شاهین بوشهر بود. هر چند شاهین توانست در هر ۲ بازى کنترل توپ و میدان را در اختیار بگیرد اما استقلال در بازى دوم، کمتر از بازى اول تا مرز سکته پیش رفت. حداقل اینکه آن ۱۰ دقیقه ترسناک آخر بازى دو تیم در لیگ شامل حملات بى پایان و فرصت هاى گلى که یکى پس از دیگرى توسط بوشهر به هدر مى رفت، در بازى دوم تکرار نشد.
۲- شاهین بوشهر از نظر بدنى عجب تیم عجیبى است در دنیا سابقه نداشته و ندارد که یک تیم بتواند صد و بیست دقیقه حریف خود را پرس کند. اینکه حمید استیلى و مرزبان شاهین را چطور با این درجه از آمادگى رسانده اند قطعاً یک بحث فوق تخصصى است که جایش در این مقاله نیست. به هر حال در مقابل چنین پرس وحشتناکى، استقلال توانست دوام بیاورد و این کار کوچکى نیست. هر چند استقلال قطعاً بهترین بازى خود را به نمایش نگذاشت اما نسبت به بازى لیگ مقابل شاهین، بهتر کار کرد.
دلیل این بهتر کار کردن هم تغییر سیستم از ۱-۳-۲-۴ به ۲-۵-۳ بود. دقت کردید با ۳ دفاعه شدن استقلال، چقدر فرصت هاى تک به تک شاهینى ها کاهش یافت؟
۳- شاهین بوشهر، تیمى است که هم از کناره ها خوب حمله مى کند و هم از میانه میدان. آنها اما از هر طرف که حمله کنند، در نهایت «عمق کارند» یعنى تخصصشان عمق دفاع است.
استقلال در بازى اول، امیرحسین صادقى را نداشت و از شکورى و کوشکى هم بهره نمى برد در نتیجه فقط دو دفاع یارکوب براى پرویز مظلومى باقى مى ماند یکى حنیف و دومى پژمان. به همین خاطر استقلال در بازى اول با وجود اینکه مى دانست حریف عمق کار است، ناچار شد به دفاع خطى بازى که در این بازى اما استقلال مشکل کمبود نفر نداشت این یعنى اینکه پرویز مظلومى مى توانست ۲-۵-۳ بازى کند که کرد. نتیجه اینکه آن دقایق کابوس وار
تکرار نشد. هر چند باز هم شاهین بوشهر بود که ابتکار عمل و نبض بازى را در دست گرفت اما در نهایت استقلال غیر از آنکه بازى را برد، نسبت به بازى لیگ هم خیلى بهتر بازى کرد.
۴- این همه نشانه ها نیست. استقلال پرویز مظلومى امسال اگر هزار و یک درد داشته باشد، هزار و یک دردش توجیه دارد. به همین تیم استقلال مجتبى جبارى و هادى شکورى و بیژن کوشکى را اضافه کنید. به همین تیم سیدصالحى را اضافه کنید که نقش مهاجم سرزن و توپ نگه دار تیم را ایفا مى کند.
استقلال پرویز مظلومى دنیایى از استعدادهاى انسان و کلکسیونى از ستارگان مختلف است اما همه مصدومند. فرهاد مجیدى چهار بازى پى درپى است که افت دارد و دلیلش این است که مصدوم است. آرش برهانى تازه از مصدومیت برگشته و هنوز چند هفته کار دارد تا برسد.این را داشته باشید تا برویم سراغ یک درد بزرگ دیگر.
۵- استقلال یک درد بزرگ دارد و آن سازماندهى دفاعى تیمى ناقص است. سازماندهى دفاعى از جلو و از نوک حمله شروع مى شود جایى که سیاوش اکبرپور آنقدر به دفاع حریف فشار مى آورد و پرس از جلو را انجام مى داد که فشار به خطوط میانى و دفاعى نمى رسید.
این استقلال مهاجم حمله کننده ندارد. هم فرهاد و هم میلاد تخصصشان ضد حمله زدن و بدل زدن است نه پرس. به همین خاطر است که استقلال در طول بازى هاى قبل به شدت تحت فشار قرار گرفته. تیمى که از جلو پرس نکند، از وسط و عقب پرس مى شود.از طرف دیگر، استقلال پرویز مظلومى آن جلو مهاجم توپ نگه دار ندارد یعنى یکى مثل عنایتى یا سیدصالحى که کار تاخیرى انجام بدهد، توپ را بگیرد، نگه دارد، خطایى بگیرد، یا کرنرى بسازد یا تحت هر شرایطى فشار را از روى دوش خط دفاعى بردارد.
این دو عامل یعنى حمله ور نبودن و پرس نکردن مهاجمان و توپ نگه نداشتن و پرس نشکستن آنها سبب مى شود تا کل وزن تهاجمى حریف «آوار» شود روى سر خط میانى و خط دفاعى.
این است که شاهین بوشهر و تراکتورسازى و پرسپولیس و راه آهن با وجود آنکه تیم هاى متفاوتى هستند و فلسفه فوتبالى متفاوتى دارند مقابل استقلال روى مى آورند به فشار و فشار و فشار و فشار و تیم را عقب مى زنند.
۶- دردهاى تیم پرویز مظلومى یکى دو تا نیست اما نشانه هاى بهبود در این تیم دیده مى شود. مصدوم ها که برسند، نیم فصل که تمام شود و تقویت تیم صورت بگیرد، تمرینات ضد پرسى که در دو هفته اخیر در استقلال صورت گرفته که به بار بنشیند آن وقت لیگ استقلال متفاوتى را مشاهده خواهد کرد. استقلالى که مى تواند کنار
نتیجه گرفتن زیبا هم بازى کند.