سرگذشت اغلب فوتبالیست های معروف چنین است. آنها که معمولا فوتبال را از زمین های خاکی جنوب شهر شروع کرده اند و بعدها، چنین روزهایی را رد کرده اند تا تبدیل به آدم های متمولی شوند. شاید اگر به گذشته ای نه چندان دور بازگردیم شاهد باشیم که فوتبالیست هایی که امروز ستاره اند اینقدر معروف نبودند تا چنین پول های هنگفتی را به جیب بزنند. برخی از آنها حتی در دوران اوج فوتبال خود که پیراهن تیم ملی را هم به تن می کردند، مجبور بودند بعد از تمرین به دل خیابان های شهر بزنند و مسافرکشی کنند، روایت های جالب از شغل های برخی از بازیکنان در دوران بازیگری و یا پیش از آن وجود دارد که اشاره به آنها، نشان می دهد فوتبالیست ها آنقدر راحت که فکر می کنید، تبدیل به انسان های پولداری نشده اند.
شماره هشت مسافرکش
علی کریمی شماره هشت تاریخی فوتبال ایران سال 71 در کرج مسافرکشی می کرد. او یک پیکان گوجه ای داشت. کریمی قبل و بعد از تمرین با تیم پرسپولیس با ماشین خود کار می کرد تا خرج امور روزانه خود را در بیاورد. نقل است در همان روزها زمانی که او به دفتر یکی از روزنامه های ورزشی رفته بود، برای آنکه نشان دهد وضع مالی بسیار بدی دارد تمام دارایی اش را رو کرد که یک اسکناس هزار تومانی بیش نبود.
جوراب فروشی که مشهور شد
حسن خان محمدی ستاره سابق پرسپولیس که سال ها پیراهن این تیم را به تن کرد پیش از آنکه آدم معروفی شود مجبور بود با دست فروشی خرج خود را در بیاورد. یکی از دوستان نزدیک او می گوید در ابتدای دهه 70 خان محمدی در شهرک غری و سعادت آباد بساط جوراب فروشی راه می انداخت و مشتریان را روی هوا می زد!
موشک ایرانی ،ماهر در پشم چینی
مهدی مهدوی کیا هنوز پشم های گوسفندان را می چیند. او که پیش از تبدیل شدن به یک فوتبالیست معروف مجبور بود در مزرعه پدرش در روستای چشمه اراک کار کند، علاوه بر کارهای کشاورزی در دامداری هم فعالیت زیاد و موفقی می کرد . دوستان نزدیک کیا می گویند او حتی زمانیکه در آلمان بازی می کردو به موشک ایرانی معروف بود ، در زمان تعطیلات به مزرعه پدرش سر می زد تا در امورات به او کمک کند. می گویند مهدی در چیدن پشم های گوسفندان تبحر ویژه ای دارد!!!
ستاره های شالیزار!
شیث رضایی و مهرداد اولادی که هر دو اصلیتی مازندرانی دارند پیش از آنکه فوتبال بازی کنند، مجبور بودند کشاورزی کنند. شیث در یکی از شهرهای ساری کشاورزی می کرد و مهرداد اولادی در شالیزارهای قائمشهر. این دو الان در پرسپولیس و ملوان به آب و نانی رسیده اند و کمتر راه شان به ولایت شان می افتد!و شاید دیگر هیچگاه سری به شالیزارهایی که روزی در ان کشاورزی می کردند نزنند.