معمولاً هم این طور است که مجموعه اى از اتفاقات بد و ناخوشایند پشت سر هم آدمیزاد را مى بندند به گلوله؛ رگبار!تیم ملى امید داعیه قهرمانى در گوانگجو را دارد، صعود به المپیک لندن را اما در یک تورنمنت درجه ۳ از پس ویتنامى که هیچ جاى فوتبال آسیا نیست بر نمى آید. تیم ملى جوانان یک لقمه چپ کره جنوبى مى شود، حالا یمن هیچ، استرالیا هم مانده. البته چرا یمن هیچ؟ وقتى تیم ملى بزرگسالان این مملکت در بیش از ۹۰ دقیقه حرفى ندارد که به کویت بزند، چرا یمن براى جوانان ما شاخ نشود؟ مگر ما براى فوتبالمان چه کرده ایم که آنها نکرده اند؟ سقف زحماتى که براى فوتبال ملى ما کشیده مى شود این است که کسى زحمتى برایش نمى کشد. آیا کویت و یمن از ما کمترند؟
***
قرار نیست حالا که فینال را به کویت واگذار کرده ایم، جار بزنیم که فوتبالمان تعطیل است اما حقیقت همین است. تعطیلى موقت هم نه، تعطیلِ تعطیل! اگر درى به تخته مى خورد و کره جنوبى را در خانه اش مى بریم و قبل ترش ارمنستان و تیم دوم لاتزیو و واشاش و ستاره سرخ را، فدراسیون نشین ها به وجد مى آیند که چه کرده اند با مدیریت فوق العاده شان!اگر براساس مناسبات دیپلماتیک، برزیلى هایى که حتى به تیم ملى ما فکر هم نمى کنند حاضر مى شوند با نصف زورشان در امارات ما را ببینند، فدراسیونى ها ذوق مى کنند، زیادى ذوق نکرده اند؟ زمانى مى شود روال حرکتى چیزى را موفقیت نامید که تداوم داشته باشد. قطبى که هر چه هم داشت مقابل کویت رو کرد. این همه بالا و پایین شدن فوتبال کشور مثل زورقى کوچک در دریایى متلاطم حاصل چیست؟ لنگر فوتبال این مملکت کیست؟
***
دوره قبل مسابقات غرب آسیا مصادف بود با زمان سرمربیگرى امیر قلعه نویى در تیم ملى و او تیم «ب» فوتبال کشور را با پرویز مظلومى راهى این مسابقات کرد که در نهایت عراق را در فینال بردیم و قهرمان شدیم، همان عراقى که چندى بعد در جام ملت ها قهرمان شد.حالا قطبى با سید مهدى رحمتى بى انگیزه که زورش مى آید ۱۰ سانتى متر بپرد و از گل شدن توپ جلوگیرى کند، با تیموریان که دنبال اثبات بین المللى بودنش به بازیکنان کویت است حالا اگر با سبک بازى نشد با مشت و لگد، با مدافعانى که مثل آدمک هاى فوتبالدستى از جایشان تکان نمى خورند و سایر ستاره هاى فوتبال کشور مغلوب کویتى شدند که تنها هنرش منظم بازى کردن و بر مدار تاکتیک سرمربى عمل کردن بود.
***
من این تئورى را قبول ندارم که چون با برزیل بازى داریم، اعضاى تیم ملى«هول» برشان داشته و اینست که به کویت باخته اند. مقابل عراق هم مى دانستند که قرار است با برزیل بازى کنند. باید قبول کرد ساختار فوتبال ما همین است؛ یک چیز بى ساختار! متاسفانه همین بى ساختار بودن، خودش یک جور ساختار شده براى فوتبال ما، ساختار بى ساختار! که همه اش مربوط مى شود به فقدان تاکتیک در مدیریت فوتبال. بحث جداگانه اى مى طلبد این تاکتیک مدیریت اما همین قدر بگویم که فقدانش باعث همین جور نوساناتى است که در فوتبال مى بینیم. سرانجامش بى انگیزگى نفرات، هدر رفتن سرمایه ها و کسب نتایج عجیب است؛ حالا چه بردهاى عجیب باشد، چه باخت هاى عجیب تر!