1- حکایت ما با استقلال حکایت ماست با دو تیم متفاوت با یک نام، حتى با بیش از دو تیم متفاوت، طرفیم. حتى مى توان دو استقلال امسال را مقایسه کرد با بیش از سه یا چهار استقلال متفاوت.
براى شروع یک مطلب، از این گیج کننده تر نمى شد هیچ نقطه اى را انتخاب کرد.نه؟!
۲- استقلال امسال استقلالى است با چهره اى دوگانه. یک چهره استقلال على فتح الله زاده است و چهره دوم استقلال پرویز مظلومى. اشتباه بزرگى است که اگر این دورا با هم یکى بدانیم یا حتى بخواهیم در راستاى هم تصورشان کنیم.
این دو استقلال یکى نیستند، یک راه نمى روند و مسیرشان از هم جداست. مى توانیم ثابت کنیم.
۳- استقلال على فتح الله زاده، استقلال بمب ها و شایعه ها و رویاهاست و استقلال پرویز مظلومى استقلال کمبودها و ندارى ها و کم بضاعتى ها. استقلال على فتح الله زاده کمپ اختصاصى دارد و بانک و بیمه و زمین تمرین مجهز و ورزشگاه و کافى شاپ و استقلال پرویز مظلومى هیچ که ندارد هیچ، مربى اش دارد از اول فصل تا به حال از رسانه ها و هواداران وقت «قرض» مى کند. اول لیگ مى گوید تا هفته پنجم تیمش را درست مى کند و هفته چهارم که تیمش بازى برده را مى بازد، نق مى زند که تیمش تا هفته هفتم وقت نیاز دارد و بعد لیگ که در هفته نهم تعطیل مى شود، دستیارش وعده مى دهد که استقلال در اردوى کردان درست مى شود. به عبارت دیگر استقلال على فتح الله زاده استقلال درست شده و درست و درمان شده و اروپایى است و استقلال پرویز مظلومى استقلالى که قرار است درست شود. معلوم هم نیست کى!
۴- استقلال على فتح الله زاده هنوز زمین تا آسمان فاصله دارد با استقلال پرویز مظلومى. استقلال فتح الله زاده راهش راه قهرمانى در لیگ و فتح ستاره سوم در آسیا و ربودن جام حذفى از دست مدعیان دیگر و بردن پرسپولیس در دربى است و تازه اینها همه به کنار، هنوز از هزار رویاى شهسوارى و خیال پهلوانى دیگر که گوشه ذهن على فتح الله زاده جان گرفته، حرفى به میان نیاورده ایم.
استقلال پرویز مظلومى اما استقلال آلوده به ویروس ترس و احتیاط است.
استقلالى است که وعده قهرمانى نمى دهد و با کسب سهمیه آسیایى هم راضى مى شود.
قول برد در دربى را هم نمى دهد و با یک تساوى هم راضى به رختکن مى رود.
استقلال على فتح الله زاده استقلال رسانه ها و مصاحبه روى جلد و تیترهاى جنجالى و بمب هاى آتشزاست و استقلال پرویز مظلومى استقلال «آسه» رفتن در گفتار و پرهیز از روشن کردن حتى یک کبریت بى خطر.
استقلال فتح الله زاده روى جلد رسانه ها سر به فلک مى ساید و استقلال پرویز مظلومى از ترس زمین نخوردن حتى هنگام راه رفتن وگام گذاشتن روى زمین ابتدا چاله ها را مى پاید.
۵- استقلال على فتح الله زاده براى خودش یک حکایت دارد و استقلال پرویز مظلومى دیگر حکایتى. این اما تمام قصه تناقص در استقلال ۹۰-۸۹ با دیگر استقلال ها نیست. استقلال واعظى آشتیانى هم داریم. استقلال امیر قلعه نویى که اصلا براى خودش «گنده استقلالى » است مستقلاً و استقلال ناصر حجازى هم این وسط مى رود و مى آید.
این استقلال ها همه یکجورهایى خورده اند به همدیگر، درکنار هم «زیستن مسالمت آمیز» نتوانند و از هر راه که مى روند دست تقدیر پس گردنشان را مى گیرد و برشان مى گرداند سر کوچه اول قصه.
استقلال صمد مرفاوى یادمان رفت . این استقلال هم همین چند روز پیش در کرمان تنه اش بدجور گیرد کرد به تنه استقلال پرویز مظلومى.
۶- بازى روزگار است. تو سر در نمى آورى از آن.
این همه استقلال از آسمان ریخته روى سرت و تو حتى نمى توانى باور کنى که این همه تیم آبى رنگ و یکدست با بازیکنان عمدتا مشترک، چرا از زمین تا آسمان با هم اختلاف دارند در مسیر و روش و راه و طریقت و طى طریق؟
چرا استقلال واعظى آشتیانى براى عده اى شمشیر مى کشد که در استقلال على فتح الله زاده و پست هاى گردن کلفت مى گیرند؟
و بعد چرا همین ها که در استقلال واعظى آشتیانى نقش منفى بودند و در استقلال فتح الله زاده بازوى اجرایى، در استقلال پرویز مظلومى مواجه مى شوند با نوعى شبه کودتا؟ چرا کسى که واعظى در محافل خصوصى علیه اش حرف مى زده و فتح الله زاده حکم سرپرستى اش را امضا کرده، در استقلال مظلومى با پاتک سرپرستى منصور پورحیدرى مواجه مى شود تا روى نیمکت ننشیند؟
چرا کسى که در استقلال پرویز مظلومى سرپرست است و هم زمان مدیر فنى، ناگهان باید پست مدیریت فنى اش را بدهد به کسى که اصلاً خواسته و ناخواسته در دهه ،۸۰ امضایش گره خورده به استقلال فتح الله زاده و تازه در استقلال واعظى آشتیانى هم نقش مشاور فنى را بر عهده داشته؟
شما گیج نشدید از این همه تضاد منافع بین استقلال هاى پایان ناپذیرى که وجود دارند؟
۷- استقلال ۹۰-۸۹ دوتاست. یکى استقلال بلند پرواز على فتح الله زاده و دومى استقلال محتاط پرویز مظلومى. تکلیف ما با کدام هاست؟ ما با کدام چهره این استقلال باید طرف شویم؟!
محمد محمدى
محمدى بازیکنى است که تولدى دوباره در تیم استقلال داشت. او پشتکار بسیار خوبى دارد و همین موضوع باعث شده تا جزو گلرهاى موفق لیگ محسوب شود.
محمد محمدى فصل گذشته سیر صعودى بسیار خوبى داشت و روزهاى خوبى را با استقلال پشت سر گذاشت تا اینکه دچار مصدومیت شد و روند صعودى را از دست داد. او اما در این فصل سیر صعودى اش دچار نوسان شده و اگر این موضوع وجود نداشت مى توانست سنگربان بسیار مطمئنى براى استقلال باشد.
وحید طالب لو
طالب لو طى چند سال اخیر گلر شماره یک استقلال بوده است. با این وجود او طى ،۸ ۹ ماه اخیر گل هاى عجیب و غریبى دریافت کرده و با این اتفاقات، جایگاهش را در تیم از دست داد. او ابتداى فصل مى توانست از تیم جدا شود یا بماند و ادامه بدهد با این حال شجاعت به خرج داد و ایستاد تا براى به دست آوردن جایگاهش بجنگد. او فصل را باز هم با گلهاى عجیب و غریبى آغاز اما در ۲ بازى اخیر تبدیل به همان وحید طالب لوى مطمئن شد که مى تواند در ادامه مثمرثمر واقع شود.
پژمان منتظرى
منتظرى بازیکنى باهوش، چند پسته و زحمتکش است. او بازیکنى است که در مواقع حساس به داد تیم رسیده و حتى گل هاى سرنوشت ساز هم زده. با اینکه جابه جایى پست او عالى است اما در حال حاضر کمى از وى ناامید شدم چون فکر مى کردم سیر صعود ى اش ادامه خواهد داشت.
منتظرى باید با تیم هماهنگ تر شود ضمن اینکه میل به خواستن و جسارت بیشترى داشته باشد.مهدى امیرآبادى
جالب است که در استقلال هر فصل یک دفاع چپ و راست مى آورند، براى چند هفته امیرآبادى را نیمکت نشین مى کنند و بعد دوباره او را تا آخر فصل فیکس تیم مى کنند. اگر امیرآبادى مشکل دارد پس چرا براى جذب دفاع جدید اقدام مى کنند؟!امیرآبادى بازیکن جنگنده اى است و فیزیک بدنى خوبى دارد و اصطلاحاً مى توان گفت فوتبالیست چغرى است. او هنگام بازى اش، به حریف باج نمى دهد و گاهاً دور از انتظار ظاهر شده و حتى گلزنى مى کند. با این حال بازى اش معمولاً به چشم نمى آید و این نقطه ضعف اوست چرا که اگر اینطور نبود، به بازیکن فیکس تیم ملى هم تبدیل مى شد.
کیانوش رحمتى
به نظرم در سایپا یک پله جلوتر از استقلال بود. بازى در استقلال شرایط خاص خود را دارد و رحمتى هنوز نتوانسته در تیم جا بیفتد. او در فوتبالش محتاطانه رفتار مى کند.
سال گذشته بازى او زیر سایه حسین کاظمى بود اما امسال رقابتش با آشوبى است و باید براى کسب موفقیت جسارتش را بیشتر کند.
امیرحسین صادقى
امیرحسین صادقى بازیکنى است که از دل استقلال بیرون آمده. او استیل بسیار خوبى دارد اما گاهى شدیداً خوب و بعضى وقتها بسیار پایین عمل مى کند. فوتبالش نوسان زیادى دارد و اگر تمرکز داشت در حد تیم ملى هم بود؛ با این وجود نوسان زیاد کار دستش داده.
یک دفاع وسط با تجربه نباید این قدر نوسان داشته باشد و باید تمرکز داشته باشد. او مستعد است و به لحاظ فوتبال بازیکن با کلاسى محسوب مى شود.
فرزاد آشوبى
آشوبى را ۷ سال است مى شناسم. وى در پرسپولیس شکوفا شد.
بازیکن جنگنده اى است و به خوبى تیم را یارى مى کند. او هنوز هم جاى پیشرفت دارد به شرطى که زهردارتر ظاهر شود.
اگر بتواند میل به تهاجم مثل حسین کاظمى داشته باشد آن وقت یک هافبک دفاعى شش دانگ خواهد بود.
محسن یوسفى
بازیکن چپ پایى که در فوتبال به حقش نرسید. او در سیستم تیم گم شده و با وجود ارائه فوتبال خوب، نمى تواند به آنچه استحقاقش را دارد برسد.
سرعت بالا، دریبل زنى و ضربات پاى خوب خصوصیات مثبت اوست اما فکر مى کنم مصدومیت باعث شد تا او به جایگاه بالاتر نرسد.
اگر مصدومیت او خوب شود جناح چپ استقلال قدرت خود را باز خواهد یافت .
آندره لوئیز
دفاع راست کلاسیک سیستم ۲-۴-.۴ او کارهاى دفاعى را به خوبى انجام مى دهد و اگر فرصت پیدا کند سانتر هم مى کند.
با این وجود هیچ گاه نباید او را با خسرو حیدرى مقایسه کرد. بازیکن نسبتاً خوبى است اما فوق ستاره نیست.
آندره در بازى مقابل سپاهان با ۲ پاس گلى که داد ثابت کرد مى تواند خودش را در ترکیب اصلى نگه دارد اما هنوز نمى دانم مى تواند مثل خسرو محبوب شود با خیر.
آرش برهانى
به شخصه فوتبالش را دوست دارم. عده اى انتقاد مى کنند که چرا موقعیت هاى تک به تک را خراب مى کند و گل نمى زند اما معتقدم او بازیکن با عرضه اى است که در موقعیت گل قرارمى گیرد. با اینحال مسائل روحى و روانى اش را نمى پسندم. یک مهاجم اگر موقعیتى را خراب کرد چندان مهم نیست و نباید با از دست دادن یک موقعیت، روحیه اش را از دست بدهد. او نوسان روحى زیادى دارد اما به لحاظ فوتبالى عالى است و قطعاً بازیکن با شعور و درک بالایى است که درموقعیت گل قرار مى گیرد.
امیدرضا روانخواه
روانخواه فوتبالیست بسیار دوست داشتنى است. واقعاً حیف شد که او در اوج دچار مصدومیت شد و مثل مجتبى جبارى جزو بدشانس ترین بازیکنان ایران است. او اگر مصدوم نمى شد هافبک افسانه اى ایران مى شد.
روانخواه بازیکن دونده و با تکنیک بالاست و کادر فنى باید به خوبى از اواستفاده کند.
روانخواه مى توانست اینى یستا فوتبال ایران باشد و امیدوارم با بازگشت دوباره اش، بتواند به استقلال کمک کند.
آندرسون دوسانتوس
یک ماه پیش او را در باشگاه استقلال دیدم. از نوع راه رفتنش گفتم که فکر نمى کنم او بتواند کارى در زمین براى استقلال انجام دهد.
برخى ناراحت شدند اما همچنان روى حرفم پافشارى مى کنم و معتقدم او اصلاً به درد استقلال نمى خورد. او با انتخاب کادرفنى به این تیم آمده اما جزو ضعیف ترین هاست و حتى دى کارمو هم از او بهتر است. دوسانتوس بازیکن ناامید کننده اى است و ضعیف ترین فوتبالیست خارجى لیگ ایران است.
فیلیپ آلوزدسوزا
بازى هاى دسوزا را در ملوان دیده بودم اما او در استقلال بسیار موفق تر ظاهر شده گفته بودند او را براى خط هافبک دفاعى آورده اند اما دیدم که در بازى هاى استقلال به عنوان هافبکى که رو به جلو هم حرکت مى کند عملکردى خوب داشت. وى حفظ توپ خوبى دارد و معتقدم در چند بازى اول استقلال بهتر از تمامى بازیکنان کار کرد.
با این شرایط فکر مى کنم دسوزا بعد از میداودى بهترین خرید این فصل استقلال محسوب مى شود.ایمان مبعلى
مبعلى بازیکن بسیار خوش فکرى است. اما رفت و آمد او به امارات، تیم ملى و استقلال در فوتبالش تاثیر گذاشته است. او در نوع جایگیرى هایش ایراد دارد و به نظرم هرز مى دود و از موقعیت گل دور مى شود و به گوشه ها مى پردازد.
مبعلى نباید در کناره ها بازى کند چون او CENTRAL است و باید وسط میدان را جمع کند ضمن اینکه شم گلزنى بسیار خوبى دارد.مهدى سیدصالحى
وقتى به استقلال مى آمد گفتم او یکى از بهترین مهاجمان خواهد بود. سیدصالحى به هنگام حضور در زمین هر دفاعى را اذیت مى کند. او سال گذشته خیلى خوب و حرفه اى تحمل کرد اما مصدومیت گریبانگیرش شد و باید منتظر او بود تا درخشش سابق خود را داشته باشد. بازگشت او به خط حمله به استقلال قدرتى دوچندان خواهد بخشید.
بیژن کوشکى
کوشکى بازیکن زحمتکش و باغیرتى است. او سمبل تعصب است و تا دقیقه ۹۰ براى تیمش مى جنگد.
در اروپا اصطلاحاً به چنین بازیکنى سرخ پوست مى گویند چون جانش را هم براى تیم مى دهد و هر تیمى هم به داشتن چنین بازیکنى نیاز دارد.
جواد شیرزاد
او از ابتدا، فصل را با استقلال خوب شروع نکرد. او را براى پست دفاع چپ آوردند اما به لحاظ فنى نتوانست انتظارات را برآورده کند.
البته هنوز زمان زیادى از لیگ نگذشته و با توجه به استعدادى که دارد مى تواند در ادامه موفق ظاهر شود.
مجتبى محبوب مجاز
یکى از استعداد هاى فوتبال ایران. او هنوز جا دارد تا شکوفا شود اما هر زمان که در ترکیب بوده عالى عمل کرده است. مجتبى ۲ ، ۳ سال است همراه استقلال است و حالا با تجربه اى که به دست آورده و با تلاش بیشتر باید فکرش را بزرگتر کند تا جایگاهش را به دست آورد.
هادى شکورى
او به دلیل مصدومیت از فصل پیش غایب بوده است با این حال هر گاه در تیم حضور دارد خوب و موفق ظاهر مى شود. شکورى هنوز نتوانسته شاخص شود و جایگاه اصلى اش را پیدا کند اما نباید ناامید شود و مى تواند به آنچه مى خواهد برسد. استقلال بازگشت هادى شکورى خط دفاعى مستحکم ترى خواهد داشت.
میلاد میداودى
۴ سال پیش که فوتبال او را دیدم گفتم این بازیکن جایش قطعاً در فوتبال اروپا است. واقعاً حیف شد که او به جاى اروپا راهى کشورهاى عربى شد. اگر او به اروپا ترانسفر مى شد به فوق ستاره اى بى نظیر تبدیل مى گشت. میداودى سرعت بالایى دارد و نوع ضربه توپش عالى است. شم گلزنى بسیار خوب و دریبل زنى از جمله خصوصیات مثبت این بازیکن است و به نظرم او بهترین خرید این فصل استقلال است. با همه این شرایط معتقدم او هنوز جاى پیشرفت دارد و باید حواشى را از خود دور کند. استقلال جاى جدیدى براى او محسوب مى شود و کادرفنى باید به بهترین نحو از او استفاده کنند.فرهاد مجیدى
از روز اولى که مجیدى را در تمرین استقلال به من معرفى کردند هوایش را داشتم. او بازیکن با استعداد، تکنیکى و باهوش فوق العاده بالاست. مجیدى اما فوتبالش سیاست خاصى دارد. رفت و برگشت او به امارات باعث شد تا عمر زیادى از دوران فوتبالى اش را در کشورهاى عربى طى کند. با این حال هنگامى که در امارات بود عالى بود و برگشتش به ایران هم با ارائه فوتبال جذاب و موفق همراه بود. او مهره بسیار موثرى است و براى تیم زحمت مى کشد. مجیدى به خوبى تیم را رهبرى مى کند و دوندگى و گلزنى خوبى دارد اما حیف که در فوتبال ملى به اندازه باشگاهش موفق نبود. اگر روزى تیمى را هدایت کنم دوست دارم فورواردى همچون مجیدى در خط حمله تیمم داشته باشم.
مجتبى جبارى
جبارى را هنگامى که از اتریش برگشتم دیدم. وقتى فوتبالش را دیدم متوجه شدم او نسبت به سایرین متفاوت است. سبک فوتبالش اروپایى است و نوع دیدش با ایران متفاوت است. فوتبالیست باهوش، جسور و با تخصص در پست هاى طلایى. او اگر مصدوم نمى شد واقعاً ژاوى آلونسوى فوتبال ایران بود. با این حال جبارى همیشه با مصدومیت دست و پنجه نرم مى کند. اگر بازیکنى ابتداى فصل مصدوم شود این موضوع تا پایان فصل گریبانگیرش خواهد بود. جبارى اما امسال را خوب شروع کرده و در حال رسیدن به روزهاى اوج است. حنیف عمران زاده
حنیف عمران زاده را براى اولین بار در استقلال دیدم و به دلیل اینکه هم پست خودم است حساسیت ویژه اى روى او دارم. وى خصوصیات فردى خوبى دارد ضمن اینکه قدرت بدنى اش عالى است. عمران زاده اگر بازى خوانى اش را ارتقا دهد و نوع نگرشش را تغییر دهد و بالاتر از آنچه که هست را ببیند مى تواند موفق تر از حالا باشد. با این تفاسیر و هر چند که سال گذشته در استقلال عالى بود اما کمى اعتماد به نفس لازم را از خود دور کرده و با بازگشت این مهم، مى تواند بسیار بهتر از اینها باشد. حنیف در فصل جدید کمى افت کرده و امیدوارم به روند خوب فصل گذشته اش برگردد.