چرا کلکل حقوقی علی دایی و فدراسیون فوتبال برای بسیاری از مخاطبان برنامه 90 باید جالب میبود؟ چرا عادل در هیچ زمانی نپرسید آقای دایی آن موضوع قرارداد پیراهن تیمملی چه شد؟ یا چرا شما باید 800 میلیون تومان بابت نرفتن به جامجهانی بگیرید؟
اصلاً چرا باید ما تا ساعت 3 بامداد در یک رسانه عمومی مباحث حقوقی و سنگین سرمربی سابق تیمملی را دنبال کنیم، چند نفر قانع شدند؟...
البته این وسط نکته جالب برای من، رقمهای کلان فوتبال بود که گفته میشد عرف است، 300 میلیون تومان به محض اینکه سوت آغاز تمرین تیمملی را زدی و... در کشور ما توسعه یافتگی در تمام سطوح انجام نشده است، بیایید بررسی کنیم بهترین صنعتگران این مملکت در هر رشتهای در سال چقدر درآمد دارند؟ یا دانشجویان و متخصصان علمی که در واقع قهرمانان فکری کشور هستند با چه حقوق و مزایایی میروند فوتبالی را میبینند که سرمربی و بازیکن آن به ترتیب چهار و سه میلیون تومان برای یک پیروزی پاداش گرفتهاند...
از نگاه دیگر آیا فقط فوتبال شادی را به ما ارزانی میکند یا هر کسی در هر مسئولیتی با رفتار درست و سالم میتواند برای جامعه و کشور نشاط و شادابی را به ارمغان بیاورد. آیا همین رفتگر محل بدون اینکه او را بشناسید و هر روز محله شما را تمیز و پاکیزه نگه میدارد اسباب شادی نیست؟
تنها تفاوت مهم او با فوتبالیستها در طلبکار نبودن از عالم و آدم است. معتقدم این شکل پرداخت سوژهها در تلویزیون برای بیننده عام که از همه جای ایران 90 را دنبال میکند به جای امیددهی و حداقل تفهیم برخی حقایق این فوتبال، سرخوردگی ایجاد میکند.