نگاهى به رابطه ۲مربى برتر فوتبال جزیره، انتقال میکائیل سیلوستره و رد و بدل شدن ۷۰۰ هزار پوند بین ۲ رقیب سر سخت لیگ برتر... اتحاد منچستریونایتد و آرسنال در تاریخ فوتبال انگلستان به عنوان یک رخداد بسیار مهم ثبت خواهد شد اما آیا این به عنوان علامتى مبنى بر پایان دعواى ۲ مربى این تیم است؟ تصویر یک مرد فرانسوى بسیار پیچیده و یک اسکاتلندى کاربلد که همواره در حال کشمکش با هم بوده اند یکى از جذابترین وجوه لیگ برتر بوده است . سرآلکس در دهه ۹۰ چنان تیم قدرتمندى ساخت که تقریباً در آن سال ها فوتبال انگلستان تک قطبى شده بود . انتصاب ونگر به عنوان هدایت کننده ارکستر آرسنال در سال ۱۹۹۶ کاتالیز ورى شد براى نبرد بین
۲ شخصیت، ۲ فرهنگ و ۲ دیدگاه فوتبالى چرا که این مربى اسبق تیم گرامپوس ایت تهدید شده بود در مقابل وجهه محبوب سرآلکس . مطبوعات از این تقابل لذت مى برند . هواداران بى صبرانه منتظر برخورد این ۲ مى مانند و از این رو هم رویاى۲ تیم تبدیل شد به صحنه اى پر برخورد و جنگى . بازى هاى ۲ تیم همه چیز داشت . از پرتاب سوپ و پیتزا گرفته تا پرتاب کفش سرآلکس و ابروى شکافته . کارت هاى فراوان پنالتى هاى پى در پى و در نهایت درگیرى لفظى ۲ مربى در کنار زمین اما گویا زمان تغییر کرده است . پیش از این اگر چه ۲ مربى بازیکنانى در تیم مقابل را دوست داشتند و مورد تمجید قرار مى دادند اما هیچ گاه کار به یک پیشنهاد مالى نمى رسید اما حالا مى بینیم میکائیل سیلوستره که ۹ سال پر جام و خوش را در اولدترافورد سپرى کرده است پا به ورزشگاه امارات گذاشته اما چه چیزى باعث شده است پس از بیش از یک دهه برخوردهاى پر تنش بین ۲ مربى این وضعیت تغییر کند؟
1 - پیدایش درگیرى ها
سرآلکس در اولین اظهارنظرهاى خود درباره ونگر گفت : وى از ژاپن آمده و فکر مى کند مى تواند به ما بیاموزد چطور فوتبال انگلستان را اداره کنیم! روابط این ۲ مربى در سال ۱۹۸۸ در زمانى که آرسنال فصل جدید خود را ارائه داد و در قالب جدید خود براى اولین بار قهرمان لیگ برتر شد ( قهرمانى در حضور ونگر و شکل گیرى آرسنال جدید ) در حالى که منچستر طى ۵ فصل گذشته ۴ بار قهرمان شده بود رو به تیرگى بیشتر گذاشت. آرسنال در آن فصل به لطف گل هاى ارزشمند مارک اوورمارس مقابل منچستر و نیز مقابل نیوکاسل هم لیگ برتر را فتح کرد و هم جام حذفى را و سپس نبردهاى مردان لندنى و منچستر اوج گرفت و فصل به فصل پر تنش تر شد . هر ۲ تیم یکدیگر را مغرور مى دیدند . این عامل نفرت ۲ تیم از هم شده بود.
2- کفش فرگوسن ( فوریه ۲۰۰۳ )
۲ تیم در دور ششم جام حذفى در سال ۲۰۰۳ در اولدترافورد به یک دیگر رسیدند . ۳ کارت زرد در ۷ دقیقه اول بازى گویاى شرایط بحرانى بود . جف وینتر داور بازى از روى کین و پاتریک ویرا کاپیتان هاى تیم ها خواست تا جو را آرام کنند اما آرسنال به لطف ضربه ایستگاهى ادو که با اصابت به بکهام تغییر مسیر داد و گل شد و نیز ضربه استادانه سیلوین ویلتورد خرید گران آن روزهاى آرسنال به پیروزى رسید . با وجود اینکه بازى با خوبى و خوشى به پایان رسید اما واقعه پس از آن به یادگار ماند که در تاریخ باشگاه منچستر اثر زیادى گذاشت . اثرى که در کتاب« تیم من» نوشته دیوید بکهام نیز انعکاس داشت . انگشت اتهام به خاطر باخت به سوى بکهام نشانه رفته بود . بکهام مى نویسد: همه جا مرا مسخره مى کردند . انگار مرا بى دلیل به گوشه رینگ پرتاب کرده بودند . فرگوسن بار دیگر در رختکن کنترل خود را از دست داده بود و در حمله تند به برخى بازیکنان خود را خالى کرد اما بکهام در مقابل او مى ایستد و و این اسکاتلندى خشمگین که کفشى را در مقابل خود مى دید برداشته و به سمت بکهام پرتاب مى کند که طى آن ابروى بکهام شکافته شده و گیگز و نیستلروى بودند که بکهام را گرفته و اجازه حمله او به فرگوسن را ندادند . روز بعد نیز بکهام کاملاً موهاى خود را به بالا شانه کرده و مقابل دوربین در جلسه تمرین تیم ابروى خود را نشان مى داد . فرگوسن بعداً به خاطر این عمل معذرت خواست اما در تابستان آن سال بود که بکهام فروخته شد. در تابستانى که بکهام در آستانه پیوستن به آرسنال بود اما او طعمه رئالى ها شد .
3 - نبرد اولدترافورد ( ۲۰۰۴ )
زشت ترین وقایع ممکن بین این ۲ تیم در جلوى چشم ۵۰۰ میلیون بیننده تلویزیونى . آرسنال ۴۹ بازى بدون شکست بود . در فصل پیش از آن رود ون نیستلروى یک پنالتى را در دقیقه آخر هدر داد و مارتین کیول حسابى از خجالت او در آمده بود . در این بازى تنها چیزى که دیده نمى شد رفتار جوانمردانه بود . پاتریک ویرا به خاطر وارد آمدن ضربه اى به «رود» اخراج شد . ۶ بازیکن دیگر در نتیجه درگیرى هاى شدید محروم و جریمه شدند . داورى بسیار ضعیف آن مسابقه، خطاهاى خطرناک، پنالتى هاى نگرفته شده و رفتار غیر ورزشى در ۹۰ دقیقه با واقعه اى زشت در رختکن تکمیل شد . منچستریونایتد، آرسنال را شکست داد و رفتار بد بازیکنان در رختکن منجر به پرتاب پیتزا به سوى یکدیگر شده بود . اشلى کول در کتاب «دفاع از خود» مى نویسد : یک برش پیتزا پرتاب شد که از روى سر من گذشته که به صورت فرگوسن برخورد کرد . درگیرى ها به این جا ختم نشد و سوپ و قهوه و نوشیدنى هاى مختلف بود که بر سر و صورت اعضاى ۲ تیم از جمله جانسون مدیر تدارکات آرسنال ریخته شد . پس از بازى آرسن ونگر، مایک رایلى داور بازى را به جانبدارى از منچسترى ها متهم کرد و رود ون نیستلروى را یک متقلب بزرگ خواند . تنش ها آنقدر زیاد بود که براى بازى برگشت پلیس وارد عمل شده بود و از مربیان رسماً خواست تا درگیرى ها را فراموش کنند و به بازیکنان نکشانند .
4 - چلسى و ظهور پول
اوج گیرى تیم دوم لندن به لطف پول هاى آبراموویچ نقطه اشتراکى بود بین ونگر و فرگوسن . غرور بیش از حد مورینیو که تازه با پورتو قهرمان لیگ قهرمانان شده بود باعث شد تا کمى درگیرى هاى ۲ مربى مخفى شود و نگاه ها بیشتر به سوى جنوب لندن برود . وقتى که چلسى بازیکن مورد علاقه منچستر، اوبى میکل را به شکل عجیب به خدمت گرفت درگیرى هاى فرگوسن با مورینیو بیشتر شد . چلسى در آن زمان در حالى که قرار داد میکل با منچستر به اتمام رسیده بود با پرداخت پول بیشتر به باشگاه قبلى و منچستر او را به چلسى آورد . البته روابط فرگوسن و مورینیو همواره احترام آمیز بوده و بر خلاف رابطه ونگر با مورینیو که به راحتى به ونگر توهین مى کرد، بود . مورینیو کوچک بین و حقیر، ونگر را به اتهام سرکشى در کارهاى مربوط به خود و تیمش متهم کرد و گفت : ونگر آرزو دارد در جایگاه من باشد. ونگر نیز در پاسخ با خونسردى گفت : مورینیو فردى است غافل از روزگار و واقعیت . این وقایع بود که ونگر و فرگوسن را کمى از هم دور کرد. اما روابط فرگوسن و ونگر در بازى آخر جالب بود . جایى که آرسنال باخت اما در پایان بازى ۲ مربى دستى به هم دادند و دستى به روى شانه یکدیگر کشیدند . و در کنفرانس مطبوعاتى نیز از تیم یکدیگر و حریف تعریف کردند اما در پایان بحث ، ونگر که همیشه عادت به سورپرایز کردن هواداران دارد این بار نیز پس از ۳۴ سال سیلوستره را خریدارى کرده است . آن هم با ۷۰۰ هزار پوند ( فقط ) اما آیا این باعث شده تا روابط ۲ مربى رو به خوشى برود یا نه ؟ فرگوسن پس از فروختن وى، اظهار موفقیت برایش کرد و این آیا روابط مصالحت آمیز با یکدیگر است؟ باید این فصل منتظر بازى هاى آرسنال و منچستر بود.