آندرهآ استراماچونی که پس از فسخ قرارداد
یکجانبه با باشگاه استقلال، روز گذشته (دوشنبه) ایران را به مقصد رم
ایتالیا ترک کرد، گفتوگویی با روزنامه ایتالیایی «ایلمساجرو» چاپ رم
انجام داده و در خصوص حضور در ایران و دلیل قطع همکاریاش با باشگاه
استقلال سخن گفت. این گفتوگو را در زیر میخوانید:
دیرکرد در پرداخت دستمزد در اروپا هم رخ میدهد. چرا تصمیم به ترک ایران گرفتید؟
زمانی که هدایت پاناتینایکوس را برعهده داشتم، آنها حتی ۶ ماه در پرداخت دستمزد دیرکرد داشتند، اما در ایران رسماً بینظمی بود.
منظورتان چیست؟
نمیتوانم وارد جزییات شوم چون استعلام و محکمهای وجود دارد.
اما شما میتوانستید در استقلال بمانید. دیر یا زود هم پولتان را میگرفتید. درست است؟
از زمانی که طبق قوانین فیفا قراردادم به حالت تعلیق در آمد، دیگر نمیتوانستم به کارم ادامه دهم.
میدانید جدایی شما از
استقلال، غوغای زیادی به پا کردید؟ هواداران با ریختن به خیابان سلطانیفر،
وزیر ورزش را متهم کردند که به سود رقیب سنتی این تیم یعنی پرسپولیس کار
میکند. اکنون کانال ارتباطی دیپلماتیک فعال شده و سفیر ایتالیا در تلاش
برای بازگرداندن شما به ایران است...
با این وجود، سیاست فراتر از هر نوع ورزش و پیشینه سیاسی غیرقابل تصور است.
میتوانید توضیح دهید که چه اتفاقی افتاد؟
یکسری اتفاقات افتاد. استقلال
یکی از دو تیم بزرگ ایران است که هوادارانش مدام این تیم را در جریان
بازیها تشویق میکنند. ما از تیمی صحبت میکنیم که ۳۰ میلیون هوادار دارد.
واقعاً؟
بله، ۳۰ میلیون هوادار. در این
باره اغراق نمیکنم. استقلال ۵۷ هزار هوادار عضو دارد که حق رأی دارند.
وزیر ورزش ، مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره این باشگاه را منصوب میکند.
اعضای هیئت مدیره استقلال سیاستمدارانی هستند که چیزی از ورزش و فوتبال
نمیدانند.
پول به کنار، آیا مشکل دیگری هم در ایران داشتید؟
بله، اما آن مشکلات ربطی به خداحافظی من نداشت. برای مثال در بازی اول آنها نگذاشتند که مترجمم من را همراهی کند.
اگر آنها میخواستند شما را به دردسر بیندازند، برای چه استخدامتان کردند؟
طبعاً هیچکس دوست ندارد اینطور شود، اما این اتفاق افتاد.
چرا فردی که سابقه
سرمربیگری در تیمهای اینتر، اودینزه، پاناتینایکوس و اسپارتا پراگ را در
کارنامهاش داشت، تصمیم گرفت به ایران برود؟ چه کسی این پیشنهاد را به شما
داد؟
من در تابستان پیشنهادی از
باشگاههای ایتالیایی نداشتم، برای همین تصمیم گرفتم به ایران بروم. ۴۳
ساله بودم و میخواستم مربیگری کنم و باور کنید که این ماجراجویی
هیجانانگیزی بود.
ما را بابت این حرفتان متقاعد میکنید؟
استقلال هواداران زیادی در
ایران دارد. ورزشگاه همیشه در مسابقات لیگ برتر مملو از تماشاگر است. جو
موجود در آنجا هم من را یاد دهه هشتاد خودمان (ایتالیا) میاندازد. من در
همان ابتدا همسر و فرزندانم را با خودم به ایران بردم و هواداران بابت این
حرکت بیشتر عاشقم شدند. تهران شهر زیبایی است که مردمانش، هم خوب زندگی
میکنند و هم خوب غذا میخورند.
از هواداران زیاد این تیم صحبت کردید. آیا نقش زنان در فوتبال آسیا را هم تأیید میکنید؟
بله، این را تأیید میکنم. من
در هیچ جا به اندازه ایران با هواداران خانم عکس نینداخته بودم. فوتبال یک
روزنه اجتماعی در ایران است. قیمت بلیت هر بازی هم ۴ تا ۵ یورو است و شور و
شوق زیادی در آنجا دیده میشود.
استراماچونی همچنین در پایان
درباره رفتن فرانچسکو توتی و دانیله روسی از رم اظهار داشت: قلب من از این
اتفاق به در آمد. تغییر نسل در هر باشگاه طبیعی است، اما قلبم بابت رفتن
فرانچسکو و دانیله به درد آمد.