یادآوری این نکته که استقلال و پرسپولیس تیم های بزرگی هستند و مدیریت
در چنین باشگاه هایی اصلا ساده نیست مثل این است که اهمیت سه وعده غذایی
را برای یک زندگی سالم به انسان ها تذکر بدهیم.
معلوم است که اداره
باشگاه هایی که وابسته به دولت هستند، میلیون ها تماشاگر دارند و در کانون
توجه رسانه قرار می گیرند آسان نیست. در نتیجه انتخاب مربی خارجی هم یک
پروسه پیچیده در هر کدام از این تیم هاست.
این که امروز استراماچونی در
استقلال مشکلاتی دارد و هر بار هم به نحوی نارضایتی خود را از مسائل مختلف
اعلام می کند، خبری نیست که در پشت پرده نهفته باشد. همه چیز رو و عیان
است و سخت نیست بگوییم این مربی ایتالیایی از کار کردن در فوتبال ایران لذت
کافی را نمی برد.
کاری به پیشنیه و سوابق خوب یا احیانا ناموفق مربیگری
او در فوتبال ایتالیا نداریم اما آنچه در عکس العمل های او نسبت به فوتبال
ایران می بینیم اوج نارضایتی است.
مسلما بی حکمت نیست هر بار یکی از اعتراض های او سر از نشریات
ایتالیایی در می آورد! سوال این است این رسانه های خارجی، آیا خودجوش و
بدون منبع و ماخذ مشخص این خبرها را کار می کنند؟ برای ما چنین مساله ای یک
شگفتی محض است و امکان ندارد.
یعنی حتی اگر نخواهیم ادعا کنیم خود
استراماچونی باعث و بانی انتشار این خبرها در ایتالیاست، حداقل ماجرا این
است که این مساله می تواند کار یکی از نزدیکان او باشد.
نمونه اش ساعاتی
قبل که حضور ناموفق این مربی خارجی در فرودگاه تهران، سوژه یکی از نشریات
ایتالیایی شد و بلافاصله هم باشگاه استقلال اصل خبر را تکذیب کرد.
اگر
قرار است بحث های استراماچونی و استقلال؛ از بازیکن خارجی گرفته تا غیبت
ناگهانی مترجم و خروج از کشور تا اندازه ای که امروز می بینیم تداوم و
گسترش پیدا کند و اوضاع هر لحظه پیچیده تر شود، قدر مسلم این اسمش هر چه
هست مربیگری و اشتیاق به کار نیست.
واقعیت جز این نیست که فوتبال ایران به دلیل مشکلاتی که ریشه در تاریخ و ذات این ورزش در کشور ما دارد، فوتبالی شسته و رفته نیست.
این
فوتبال، آن چیزی نیست که مربیان حرفه ای دنبالش می کنند، این را صادقانه
متوجه می شویم و حتی به اصل داستان هم وفاداریم و از این نظر، استراماچونی و
مربیان خارجی دیگر را ملامت نمی کنیم.
از شرایط قرارداد و بندهای ویژه
مربی ایتالیایی و باشگاه استقلال طبعا همه ما بی خبریم اما اگر امکانش وجود
داشته باشد که با این مربی رک و بی پرده حرف بزنند شاید بشود از او پرسید
آیا از کارش در فوتبال ایران و تیم استقلال لذت می برد؟
اگر پاسخ مثبت
است که راه باز و جاده دراز خواهد بود اما اگر چنین علاقه و اشتیاقی وجود
ندارد و شرایط برای فسخ کم دردسر و و بی خسارت قرارداد مهیا باشد، چرا کاری
که دو فردای دیگر قرار است انجام شود را همین حالا تمام نکرد؟