اعضای فوتبالی باشگاه استقلال یعنی ماجدی، منزوی و سعادتمند در حالت قهر هستند و کارها دخالت نمیکنند و این موضوع در کنار استعفای خطیر باعث خالی شدن دست فتحی شده است. فتحی برای جبران این خلا به پیشکسوتان روی آورده، اما این کار هم نتوانسته به استقلال کمکی بکند و مشخص شده که این مدیرعامل باشگاه توانایی کافی برای مدیریت استقلال را ندارد و در قضیه میلیچ هم این موضوع را بهخوبی خود را نشان داد.
فتحی در این موضوع مدیر روابط عمومی تیم را برای استقبال از میلیچ به فرودگاه فرستاد و زرینچه را به فرودگاه نفرستاد تا او با تجربهاش بتواند که شرایط را برای حضور مهیا کند، چراکه قسمت اعظمی از مشکلات ورود بازیکنان خارجی با پیگیری افراد شناخته شده حل میشود.
گزینه دیگر مدنظر سرمربی استقلال بهدلیل بیاطلاع مدیران استقلال از قوانین، بعد از دو هفته مذاکره به این تیم ملحق نشد تا دلخوری استراماچونی از مدیران استقلال آغاز شود.
نکته دیگر درباره این استعفا در آن است که استرماچونی همانند کیروش که از مشاور پرتغالی استفاده میکرد، از مشاور ایتالیایی استفاده میکند و این موضوع باعث میشود که ابتدا در اختیار رسانههای ایتالیایی قرار دهد و در موضوع استعفایش هم این اتفاق بار دیگر خود را نشان داد، بهطوری که رسانههای ایتالیایی با جزئیات، مشکلات استقلال و او را بیان کردند.
اتفاقات استقلال نشاندهنده آن است که برخلاف گفتههای فتحی، شرایط خوبی در تیم حاکم نیست و فقط مدیران استقلال نسبت به قبل عقبنشینی کردهاند.