خداییش این تاپیک و بخونید!

آواتار سعید آقامحمدی
خداییش این تاپیک و بخونید!
توسط   سعید آقامحمدی   ۳۹۰۶ روز قبل

این حکایت من نیست . ولی قیصر امین پور گفته. انوقت هی به هم توهین کنید

ما حاشیه نشین هستیم.
مادرم می گوید: "پدرت هم حاشیه نشین بود، در حاشیه به دنیا آمد، در حاشیه جان کند و در حاشیه مرد."
من هم در حاشیه به دنیا آمده ام، ولی نمی خواهم در حاشیه بمیرم!
برادرم در حاشیه ی بیمارستان مرد.
خواهرم همیشه مریض است. همیشه گریه می کند، گاهی در حاشیه ی گریه، کمی هم می خندد.
مادرم می گوید: "سرنوشت ما را هم در حاشیه ی صفحه ی تقدیر نوشته اند."
او هر شب ستاره ی بخت مرا که در حاشیه ی آسمان سوسو می زند به من نشان می دهد.
ولی من می گویم: "این ستاره ی من نیست."
من در حاشیه به دنیا آمدم، در حاشیه بازی کردم.
همراه با سگها و گربه ها و مگس ها در حاشیه ی زباله ها گشته ام تا چیز به درد بخوری پیدا کنم.
من در حاشیه بزرگ شدم و به مدرسه رفتم.
در مدرسه گفتند: "جا نداریم."
مادرم گریه کرد. مدیر مدرسه گفت: "آقای ناظم اسمش را در حاشیه ی دفتر بنویس تا ببینیم!"
من در حاشیه ی روز، به مدرسه ی شبانه می روم.
در حاشیه ی کلاس می نشینم.
در حاشیه ی مدرسه می نشینم و توپ بازی بچه ها را نگاه می کنم، چون لباسم همرنگ بچه ها نیست.
من روزها در حاشیه ی خیابان کار می کنم و بعضی شبها در حاشیه ی پیاده رو می خوابم.
من پاییز کار می کنم، زمستان کار می کنم، بهار کار می کنم، تابستان کار می کنم و در حاشیه ی کار، زندگی می کنم.
من سواد دارم ولی معنی بعضی کلمات را خوب نمی فهمم.
مثلا کلمه "تعطیلات" و "تفریح" و خیلی از کلمات دیگر را که در کتاب ها نوشته اند.
از پدرم هم پرسیدم ولی سواد نداشت!
من در حاشیه ی شهر زندگی می کنم.
من در حاشیه ی زمین زندگی می کنم.
من در مدسه آموخته ام که زمین مثل توپ گرد است و می چرخد.
اگر من در حاشیه ی زمین زندگی می کنم، پس چطور پایم نمی لغزد و در عمق فضا پرتاب نمی شوم؟
زندگی در حاشیه ی زمین خیلی سخت است.
حاشیه بر لب پرتگاه است، آدم ممکن است بلغزد و سقوط کند.
من حاشیه نشین هستم.
ولی معنی کلمه ی حاشیه را نمی دانم.
از معلم پرسیدم: "حاشیه یعنی چه؟"
گفت:"حاشیه یعنی قسمت کناره ی هر چیزی، مثل کناره ی لباس یا کتاب، مثلاً بعضی از کتابها حاشیه دارند و بعضی از کلمات کتاب را در حاشیه می نویسند؛ یا مثل حاشیه ی شهر که زباله ها را در آنجا می ریزند."
من گفتم: "مگر آدمها زباله هستند که بعضی از آنها را در حاشیه ی شهر ریخته اند؟"
معلم چیزی نگفت.
من حاشیه نشین هستم.
به مسجد می روم، در حاشیه ی مسجد نماز می خوانم، نزدیک کفشها؛ در حاشیه جلسه قرآن، قرآن خواندن را یاد گرفته ام.
قرآن کتاب خوبی است. قرآن ما حاشیه ندارد. هیچ کلمه ای را در حاشیه ی آن ننوشته اند.
اگر هم گاهی کلماتی در حاشیه آن باشند، آن کلمات حاشیه هم مثل کلمات دیگر عزیز و خوبند.
من قرآن را دوست دارم، خوب است همه چیز مثل قرآن خوب باشد

 

آواتار هستی همراه
توسط   هستی همراه   ۳۹۰۶ روز قبل

مرسی عزیزم .واقعا چه خوب است همه مثل قران خوب باشن

آواتار شبنم علی قنبری
توسط   شبنم علی قنبری   ۳۹۰۶ روز قبل

واقعا خوب و تاثیر گذار بود،ممنون

آواتار zahra*ss*7777 4444*777
توسط   zahra*ss*7777 4444*777   ۳۹۰۶ روز قبل
نوشته شده توسط: شبنم علی قنبری

فووووووووووق العاده بود...من که تحت تاثیر قرار گرفتم....واقعا ممنون

آواتار سعید آقامحمدی
توسط   سعید آقامحمدی   ۳۹۰۵ روز قبل

قابلی نداشت پس باید هوای همدیگرو داشته باشیم نه به هم توهین کنیم

آواتار علیرضا جوادیان
توسط   علیرضا جوادیان   ۳۹۰۵ روز قبل
خیلی قشنگ و زیبا بود ازت تشکر میکنم
آواتار shide HR
توسط   shide HR   ۳۹۰۵ روز قبل

عالی بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود .

آواتار ساحره عصار
توسط   ساحره عصار   ۳۹۰۵ روز قبل
نوشته شده توسط: سعید آقامحمدی

قابلی نداشت پس باید هوای همدیگرو داشته باشیم نه به هم توهین کنیم

شما و علی آقا خیلی دارید برای آرامش سایت زحمت میکشید دستتون درد نکنه
آواتار مجتبی حمیدپور
توسط   مجتبی حمیدپور   ۳۹۰۵ روز قبل

 

عالیه ممنون

آواتار میثم محمدی قراسویی
توسط   میثم محمدی قراسویی   ۳۹۰۴ روز قبل

حقیقتش حوصله م نکشید همشو بخونم!!! چون ترسیدم برم تو حاشیه!!!! ولی همون قدری که خوندم، قشنگ بود......!!!! مرسی سعید عزیز